مکیال المکارم
معرفی کتاب
مکیال المکارم در معرفت و ولایت امام قائم
علیه السّلام
مؤلف : سید محمدتقی موسوی اصفهانی
مترجم : سید مهدی حائری قزوینی
***********
مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، کتابی ارزنده، ابتکاری و مهم است. مؤلّف بسیاری از مطالب مربوط به عقیده مهدویت و موضوع حضرت حجّت - علیه آلاف الصلاة والسلام - را تحت عنوان: «دعا برای آن حضرت و تضرّع به درگاه الهی برای حفظ وجود شریفش از ناملایمات و آفات» مورد بررسی قرار داده است.
مؤلف در سال 1330 به حج بیت اللَّه الحرام سفر کرد، در مکه مکرمه وبای شدید پیش آمد و بسیاری از حجّاج و زائرین را از پای درآورد. پس با خداوند پیمان بست که اگر سالم به وطن بازگردد، به تألیف این کتاب بپردازد. چون به وطن مراجعت کرد، عهد خود را وفا نمود و این صفحه های پر از تحقیقات علمی و تدقیقات لطیف و پُر محتوا که مورد نیاز طالبان علم است، را تنظیم کرد.
مؤلف رحمه الله در مقدّمه کتاب اشاره کرده که شوق او به دیدار امام زمانش - عجّل اللَّه فرجه الشریف - او را بدانجا رساند که در خواب به زیارت و دیدار آن حضرت شرفیاب شد و به امر و دستور آن جناب اقدام به تألیف این کتاب کرد و حتی اسم آن را هم خود آن حضرت نهاد.
و به حق باید گفت: این اثر آیینه صاف خوش ذوقی و طبق روان مؤلف و اساتید گرامی او است. و نیز نمونه ای از تحقیقات علمی صحیحی است که در آن زمان در حوزه علمیه اصفهان رواج داشته، یعنی اوایل همین قرنی که اواخر آن را می گذرانیم.
این کتاب مشتمل بر بحث های مختلف و بسیار بااهمّیت در زمینه های حدیث، فقه، کلام، رجال و حتی فلسفه و ادبیات است که با اسلوب بدیع و سبک جالب و نتیجه گیری های درستی توأم می باشد.
دلیل بر این معنی اشاره به تذکّر مؤلّف در ج 2، ص 359 به دو اشتباه از دو شخصیت برجسته علمی است. یکی در کتاب «غیبت» شیخ الطائفه طوسی است که آن را به غلط نسخه برداران نسبت داده، و دیگری در «مشیخه» شیخ صدوق که در کتاب «مستدرک الوسائل» آمده است و پس از این تذکّر گفته:
و امثال این امور که عالم را بر کاوش و جستجو وامی دارد، و موجب رسیدن به اموری می شود که از آن غفلت داشته است، پس ای برادران بر شما باد کوشش و جدّیت که خداوند هیچ جوینده ای را نومید نمی سازد.
کتاب حاضر هشت بخش دارد به مقدار ابواب بهشت برین (جنّة المأوی) و بار اوّل به همت فرزندان برومندش به سال(1369 ق) در اصفهان به زیور طبع آراسته شد (یک جلد در 587 صفحه) و دیگر بار در دو جلد به طور جالب و ممتازی به چاپ می رسد سال 1398 ق سبب تألیف کتاب
سپس به فکر افتادم کتاب جداگانه ای در این باره بنگارم که آن فواید را دربر گیرد، و به سبک جالبی آن را به رشته تحریر درآورم. ولی حوادث زمان و رویدادهای دوران و ناراحتی های پی در پی، مانع از انجام این کار می شد. تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود، یعنی مولا و حبیب دلِ شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم. او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود:
این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار:
« مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم »
همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم، ولی توفیق یاری ام نکرد، تا این که در سال گذشته(1330 ه.ق) به مکّه معظّمه سفر کردم، و چون آنجا را وبا گرفت، با خداوند - عزّوجلّ - عهد بستم که هرگاه مرا از مهلکه نجات دهد و بازگشتم را به سوی وطن آسان گرداند، تألیف این کتاب را شروع نمایم. پس خداوند بر من منت نهاد و مرا به سلامت به وطن بازگرداند. همچنان که همیشه مواهب و الطافش شامل حال من بوده است، پس به تألیف اقدام نمودم تا به عهدی که با خداوند بسته بودم، عمل کرده باشم. خداوند متعال می فرماید: «وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ»؛ [1] و به پیمان خداوندی هرگاه که پیمان می بندید، وفا کنید.
و نیز می فرماید: «أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ العَهْدَ کانَ مَسؤوُلاً»؛ [2] به عهد و پیمان وفا کنید که از پیمان [در قیامت] پرسش می شود.
اینک کتابی برگیر که «همچون بهشتی بالا بلند و عالی مرتبه است و ثمراتش در دسترس و نزدیک به فهم، هیچ سخن بیهوده ای از آن نشنوی، در آن چشمه ها (ی علم و معرفت) جاری است. هشت باب (بخش) دارد، تا مایه تذکّری برای شما قرارش دهیم. و البته گوش شنوای هوشمندان آن را خواهد شنید».
و خاتمه ای برای این کتاب قرار می دهیم که «نه دردسری در آن یابند و نه مستی»، «مهرش مشک است و برای چنین نعمت و شادمانی باید که عاقلان بر یکدیگر پیشی گیرند»، «و برای چنین اثری باید که عاملان کار کنند». [3 [
پاورقی
[1] سوره نحل، آیه 91.
[2] سوره اِسراء، آیه 34.
[3] آنچه بین گیومه است ترجمه و یا مضمون آیه ای است که مؤلف معظم به طرز جالبی در آخر مقدمه اش آورده است. این آیات در سوره های: حاقه، غاشیه، واقعه، مطّففین، و صافّات می باشد. (مترجم).
مصنِّف این کتاب محمد تقی موسوی اصفهانی - که خدای تعالی او را در دنیا و آخرت بر قول ثابت پایدار سازد - گوید: در یکی از سال های گذشته قرض هایم بسیار و احوالم سخت شد، در این حال ماه رمضان فرا رسید، پس به سوی آن جناب توجه نمودم و در سحرگاه یکی از شب ها حاجتم را بر آن حضرت - صلوات اللَّه وسلامه علیه - عرضه داشتم، وقتی نماز صبح را در مسجد به جای آوردم و به منزلم برگشتم؛ به خواب رفتم و در خواب به دیدار آن جناب علیه السلام شرفیاب گشتم، به فارسی به من فرمود: قدری باید صبر کنی تا از مال خاص دوستان خاص خود بگیریم و به تو برسانیم. وقتی پس از خواب بیدار شدم فضا را معطّر یافتم و غم و اندوه از من دور شده بود، پس از آن چند ماهی نگذشته بود که یکی از متدیّنین وجوهی برایم آورد که به وسیله آن ها قرض هایم را ادا کردم، و به من گفت: این از سهم امام علیه السلام است، والحمد للَّه ربّ العالمین ولیّ الانعام
برگرفته از شمیم گل نرگس